بازیگر تکیهکلامهای دوستداشتنی
هومن برقنورد را میتوان از طنزپردازان مؤلف ایرانی دانست. او هر بار طراحیهای خلاقانه و جذابی برای نقشهایش دارد که تحسینبرانگیز است. تن صدا، تکیهکلامها و تیکهای عصبی کاراکترهایی که بازی میکند، طراحی خودش است و هر بار پس از پخش آثار تا مدتی وارد گفتگوهای روزمره مردم میشود. او سالها در تئاتر فعالیت کرد تا بهتدریج وارد تلویزیون و سینما شد. در تلویزیون هم بعد از مدتها حضور با سریال «ساختمان پزشکان» بود که بیشازپیش در دل مردم جا باز کرد. پس از آنهم که برای آثاری مثل «دزد و پلیس» و «دودکش» و ... حسابی محبوب شد. مدتی همه عادت داشته داشتند او را در کنار بهنام تشکر ببیند. این دو در برههای زوج هنری طنازی را تشکیل داده و در اکثر سریالها در کنار هم دیده میشدند.
خانواده هنرمند
برقنورد 5 دی 1348 در تهران متولد شد. او در خانواده هنردوست بزرگ شد و البته الآن که نگاه میکنیم همه اعضا خود هنرمندند. یکی از خواهرانش فارغالتحصیل کارگردانی سینما و دیگری استاد نقاشی است که البته خارج از ایران زندگی میکند. مادر هم گاهی شعر میگوید و پدر مهندس است. هومن از کودکی به همراه خانوادهاش به تماشای تئاتر میرفت. علاقهاش به تئاتر و بازیگری از همانجا شکل گرفت. او میگوید در ابتدا خانواده نگران ورودش او به این رشته بودهاند، اما هیچگاه حمایتهایشان را دریغ نکردند. هومن برقنورد پسازاینکه دیپلمش را در رشته برق گرفت دیگر تحصیل را ادامه نداد و بهطورجدی درگیر تئاتر شد. او فعالیتش را بهصورت تجربی در گروه مجید جعفری آغاز کرد و اولین بار در 19 سالگی با آن گروه به صحنه رفت.
آغاز فعالیت هنری
او در سال 1367 وارد حرفه تئاتر شد. هیچگاه کلاس بازیگری نرفته و کارش را بهصورت تجربی آغاز کرد. اولین بار بازهم توسط مجید جعفری بود که برقنورد بهعنوان بازیگر به سالن اصلی تئاتر شهر تهران آمد. هومن برقنورد در صحنههای تئاتر خوش درخشید و خیلی زود پیشنهادهایی از تلویزیون و سینما دریافت کرد. اما از آنجایی که ورودش به عرصه تصویر را زود میدانست این امر به تعویق افتاد. شروع فعالیت تلویزیونی او بهصورت جدی را میتوان سال 86 با سریال «بیداری» دانست. هومن برقنورد تاکنون با نمایشهای بسیاری ازجمله «مانیفیست چو»، «آوازهخوان طاس»، «گلن گری راس»، «بیژن و منیژه»، «به مناسبت ورود اشکان» و ... به صحنه آمده است. او تجربه کارگردانی نمایش «خلایق هر چه لایق» را هم در کارنامه خود دارد. در نمایش «موسیو ابراهیم، گلهای قرآن» هومن برقنورد در نقش یک پسربچه 12 ساله ظاهر شد که به گفته خودش، سختترین نقشی بوده که تاکنون بازی کرده است.
برقنورد در مورد سختیهای بازی در تئاتر میگوید: «آنوقتها درآمدی از تئاتر نداشتیم. الآن هم همینطور است. با مدیرها که صحبت میکنی میگویند تئاتر باغ زمزم است. باید از ما بپرسی تا بگوییم چه سختیهایی که تحمل نمیکنیم... متأسفانه بعضی از مسئولان فقط میز و مقامشان برایشان مهم است... شرایط، شرایط مناسبی برای بازیگران تئاتر نیست... کارگردانها بیشتر از مدیران قدر تو را میدانند. چون میدانند تو برایشان پول به دست میآوری و آنها تو را به شکل اسکناس میبینند که اشکالی هم ندارد. چون از طریق تو پول درمیآورند و به تو هم دستمزد میدهند.»
تلویزیون
در سال 1375 مجموعهای به نام «ابوهیب بهلول» ساخته شد و هومن برقنورد حضور بسیار کمی در آن سریال نهچندان مقبول داشت. اما آغاز فعالیت حرفهای او در تلویزیون، سال 1386 با مجموعه «بیداری» بهرام عظیم پور بود. پسازآن محمد رحمانیان عدهای از بازیگران تئاتری را دعوت کرده و یک سریال تلویزیونی ساخت. شاید بتوان گفت «مسافرخانه سعادت» برای اولین بار برقنورد را به مخاطبین تلویزیون شناساند. پسازآن او در سریالهایی از حسن فتحی، مهدی مظلومی و ... در نقشهای فرعی حضور پیدا کرد. 1390 بود که هومن برقنورد برای اولین بار در «ساختمان پزشکان» با بهنام تشکر همبازی شد. بعد از آن سریال بود که ما این دو را بارها و بارها در کارهای طنز در کنار هم دیدیم. از همه اینها که بگذریم، هومن برقنورد عمده شهرت و محبوبیتش را مدیون «دودکش»هاست. «دودکش» به کارگردانی محمدحسین لطیفی از معدود سریالهایی است که برقنورد در آن بهعنوان نقش اصلی ایفای نقش کرد. مجموعه «دودکش» در سه سری تولید و پخش شد که هر بار با استقبال بسیار خوبی از مردم همراه بود. درخشش هومن برقنورد در آن مجموعه بیشازپیش به محبوبیتش افزود. از سریالهایی نظیر «زمانه»، «پرده نشین» و «شهرزاد» میتوان بهعنوان فعالیتهای او در نقشهای کاملاً جدی اشاره کرد.
دوست صمیمی و زوج هنری
میتوان گفت هر وقت برقنورد و تشکر در کنار هم قرار گرفتند، صحنههای طنز بینظیری خلق شده و آن سریال تبدیل به یکی از محبوبترین سریالهای طنز چند سال اخیر شده است. همکاری این دو از «ساختمان پزشکان» شروع شد و در «دزد و پلیس»، «دودکش 1 و 2» و «پادری» ادامه پیدا کرد. بهنام تشکر علاوه برای همبازی، میتوان گفت صمیمیترین دوست و یا شاید تنها دوست صمیمی برقنورد است. بااینحال برقنورد زیاد اعتقادی به لفظ زوج هنری در رابطه با خودش و تشکر ندارد. او میگوید: «نمیتوان به من و بهنام تشکر زوج گفت. زوج به این معنی است که هر وقت به من پیشنهاد بازی در کاری را دادند، من بهنام را پیشنهاد بدهم و بگوییم اگر آقای تشکر حضور داشته باشد من هم بازی میکنم یا برعکس... ما بهصورت کاملاً اتفاقی تمام این کارها را در کنار هم بودیم. اتفاق خوبی هم بود، چراکه جنس بازی هم را میشناسیم و به بازی و وقت هم احترام میگذاریم ...»
اما ماجرای دوستی این دو عمیقتر از این حرفهاست. هومن برقنورد اصلاً اهل رفیقبازی نبوده و نیست. به نقل خودش: «بیشتر اهل خانواده بودم تا رفیقبازی. یعنی اگر به مهمانی دوستانهای دعوت میشدم قطعاً آن را رد میکردم. از مهمانی خانوادگی بیشتر لذت میبرم.» او در حال حاضر یک دوست صمیمی دارد که با او رفتوآمد میکند. آن دوست صمیمی هم کسی نیست بهجز بهنام تشکر. او در مورد تشکر میگوید: «بهنام یک انسان به تمام معناست. انسانی واقعی که انسانیت را میشناسد.»
سینما
هومن برقنورد در سال 1383 با فیلم «یکتکه نان» وارد سینما شد. برخلاف تلویزیون، فعالیت برقنورد در سینما بیشتر مربوط به کارهای جدی میباشد. ازجمله مهمترین آنها میتوان به «کیفر»، «ملکه»، «بیگانه»، «آرایش غلیظ» و «گذر موقت» اشاره کرد.
شاید باورش سخت باشد اما بهطورکلی تعداد کارهای جدی هومن برقنورد بیشتر از کارهای طنزش است. اما او معتقد است، به دلیل اثرگذارتر بودن زبان طنز، نقشهای کمدیاش بیشتر در ذهن مردم ماندگار شده است. بخصوص که کارهای طنزش اغلب مناسبتی بوده و در ایامی مثل نوروز و ماه رمضان پخش و بیشتر دیده شده است.
موسیقی
هومن برقنورد سالها پیش علاوه بر بازیگری به کار ساخت سازهایی از قبیل سنتور، تار و سهتار مشغول بوده است. او این حرفه را نزد استاد تهرانی آموخته و او را یکی از شخصیتهای تأثیرگذار زندگیاش میداند. هومنخان دلیل گرویدنش به این حرفه را علاوه بر علاقه، تأمین مخارج زندگی میداند. در سالهایی که تئاتر کفاف خرجهای روزمره او را نمیداد.
ازدواج
هومن برقنورد ازدواج کرده و بارها عکسهای او و همسرش در صفحات مجازی منتشر شده است. اما تابهحال صحبت از نام، شهرت و دیگر جزییات هویت همسر هومن برقنورد به میان نیامده است.
علایق و خصوصیات
پرویز پرستویی، پرویز پور حسینی، علی نصیریان، مسعود رایگان، حسیم محجوب، فاطمه معتمدآریا، گوهر خیراندیش، هدیه تهرانی و بیشتر از همه خسرو شکیبایی از بازیگران موردعلاقه و تأثیرگذار هومن برقنورد بودهاند. او از میان بازیگران خارجی هم رابرت دنیرو، آلپاچینو و آنتونی هاپکینز را دوست دارد.
برقنورد عاشق میرزاقاسمی، قورمهسبزی و خورشت قیمه است، از غذاهای دریای هم متنفر است.
بهشدت بینظم است. زمانبندیها و وقت خوابش خیلی عجیب غریب است. او عادت دارد شبها تا صبح بیدار باشد و روزها بخوابد. اصلاً نمیتواند با برنامه زندگی کند و صبح زود بیدار شدن، برایش مثل کابوس است.
بیمار شدن و در بستر یکجا افتادن از بزرگترین ترسهای زندگی هومن برقنورد است. او میگوید بینهایت وحشت دارم از اینکه سمته کنم و نمیریم. اگر قرار است اتفاقی بیفتد بهتر است یکدفعه از دنیا بروم.
هومن برقنورد علاقه زیادی به سفر کردن، بازی با پلیاستیشن و تماشای کارتون دارد. «تام و جری» و «همینهها» از برنامههای موردعلاقه او هستند.
خداحافظی از تلویزیون
برقنورد در شهریور 1395 با حضور در یک برنامه تلویزیونی عنوان کرد، حضورش در این برنامه آخرین حضورش در تلویزیون میباشد و پسازاین دیگر در هیچ برنامه، سریال و تلهفیلم تلویزیونی حضور پیدا نخواهد کرد. او دلیل این موضوع را تسویه نکردن دستمزد حضورش در سریال دودکش پس از 4 سال عنوان کرد و گفت: «ازاینپس ترجیح میدهم انرژیام را جایی مصرف کنم که قدرم را بدانند. فقط هم در یک صورت حرف خودم را زمین میزنم. آنهم این است که با من تسویهحساب و عذرخواهی کنند.» او در ادامه گلهمندیاش در تلویزیون درجایی دیگر اینگونه عنوان کرد: «یک روز آقایی در خیابان به من گفت: مادر من از گردن به پایین فلج است و وقتی شما را میبیند میخندد. این حرف روی من تأثیر زیادی روی من گذاشت و پیش خودم گفتم، تلویزیون اینهمه ما را اذیت میکند، اما مهم نیست. من به خاطر آن یک نفر هم که میخندد تحمل میکنم و به کارم ادامه میدهم. اما تحمل هم حدی دارد. ما ارادتمند هستیم که تلویزیون این موقعیت را به ما داد. اما من هم بهاندازه کافی برایش مایه گذاشتهام.».